fredag 30 december 2011

به مناسبت چهل و هفتمین سالروز تأسیس ح.د.خ.ا.


هدایت حبیب










به مناسبت چهل و هفتمین سالروز تأسیس ح.د.خ.ا.






هرکشور رویدادهای دارد که به آن می بالد؛ یکی از رویدادهای پر افتخار کشورما تأسیس ح.د.خ.ا. می باشد که چهل و هفتمین سالروز آن را به همه اعضای آن تبریک می گویم. در رابطه به اهمیت این رویداد، جاودان یاد ببرک کارمل در کنگرۀ مؤسس آن حزب گفته بود: "امروز باد بان کیشتیِ ترقی و تمدن افغانستان در اقیانوس جهان مترقی بلند گردید".


در آن برهۀ از تاریخ کشورما سازمانهای زیادی بنیان گذاشته شدند؛ ولی از آن میان ــ به مثابۀ شاخۀ رویندۀ تکامل ــ تنها ح.د.خ.ا. قد کشید، بزرگ و تناورشد. آگاه ترین عناصر از زحمتکشان کشور را به صفوف خود تنظیم کرد و به آموزشگاه بزرگ سیاسی ــ اجتماعی مبدل شد.این حزب به وسیلۀ صدها مظاهره و میتنگ و جراید پر تیراژ خلق و پرچم ، مقالات متعدد دیگری و بیانیه ها و مبارزات پارلمانی به روشنگریِ اذهان عامۀ مردم کشور و افشای قانون شکنیها و استبداد محافل حاکمۀ وقت مبادرت ورزید. در اثر آنگونه فشارها بود، که دستگاه حاکمه به پارۀ از عقب نشینیها و رفورمها به نفع زحمتکشان تن می داد.


وقتی که ناخواسته حاکمیت به حزب تحمیل شد، پیوست به آن عما ل وفادار به امپریالیزم به نابودی سازمان کمر بست، کارآیی و فداکاریِ آن به درجات عالی متبارز گشت، تا آنجاکه ناجیِ خود و جامعه گردید، سپس برای ساختمان میهن و تحکیم حاکمیت خلق به بسیج قواء پرداخت، زمینۀ رشد استعداد زنان و جوانان و ایجاد سازمانهای مدنی، و نشر آثار ادبی، مسلکی و مترقی را به طور بی سابقه یی فراهم ساخت، چنانی که، با و جود همه تبعیضها، چرخ دولت کنونی نیز بالای شانه های کادرهای تربیت شده در آن زمان می چرخد.


سوگمندانه که امپریالیزم به تکیه گاه ترقی و صلح جهانی رخنه نمود؛ سرچشمۀ کمکها، حمایت و تغذیۀ حزب جوان ودولت نوپای ما را خشکانید؛ از همه سو فشارهای گوناگون طاقت فرسا و تحمل ناپذیری باریدن گرفت؛ بدتر از همه برخی از افراد رهبری حزب و دولت را به احراز مقاماتی که به واقعیت امر در اشتغال داشتند فریفتند؛ دودستگی و نفاق را ایجاد نمودند؛ بدین وسیله زوال حاکمیت زحمتکشان کشور آغازگردید و سراجام زعامت جدید غیر مستحقِ غاصب به انصراف و واگذاری قدرت تن در داد. جای آن دولت تاکنون هم در کشورما پر نشده است، اشخاص بی غرض وطن تاکنون هم حسرت آن زمان و آن دولت را می خورند.


بعد آن، در این دو دهۀ پسین روزخوش نصیب مردم ما نگردید."یوم البتر" در کشور ما مصداق و تحقق یافت. اکنون دارد که تاریخ تکرار می شود؛ معلوم است که بدون رضایتِ رأس دولت کنونی، غرب به طالبان و پاکستان چراغ سبز و سرسازش نشان داد. شاید همان طوری که "ییلسین" از حاکمیت خلق روگردانده به مجاهدین رو آورد، امریکاییها هم از دموکرات نماهای خود روبرگردانند و به طالبان و پاکستان رو آورند و حکومتی مانند شیخ نشین های عرب، به سرپرستی غیر مستقمِ پاکستان را بر افغانستان تحمیل نمایند. بدین و سیله مردم افغانستان را به گرداب بدبختی و اسارت بیندازند، خود را از منجلاب جنگ بکشند و هم به مقصد برسند؛ یعنی، پایگاههای خود را نیز در کشور ما جا به جا کنند.


در کشور از هر سو سنگهای شور بختی و فلاکت به سر مردم ما می بارد: از یک طرف بالهای نا میمون اجانب بر فراز وطن ما سایه افگنده است و ستون پنجم آنها همچو سرطان در پیکر جامعۀ ما ریشه دوانیده است؛ از طرف دیگر امکان تسلط سیاه ترین عناصر تایخ بر کشور و مردم ما متصور است؛ از سوی هم به طور روز افزون تخم نفاق بین ملیت ها ومذاهب باهم برادر میهن ما بذر می گردد و از سوی دیگر وسیلۀ نجات یعنی نیرو های ملی، مترقی و چپ به خصوص خانوادۀ بزرگ ح.د.خ.ا پراگنده است.


این امر پایان ماجرا نخواهد بود، نیروهای به اصطلاح جهادی شامل حاکمیت کنونیِ مخالف طالبان آرام نخواهند نشست؛ اما رهبران جهادی در مبارزۀ شان برضد طالبان پیگیر و پایدار نخواهند بود، در جهت بهبود روزگار مردم وآرامش وطن کاری مثمری انجام نخواهند داد. تنها سروصداهایی را بلند خواهند نمود، نا آرامیهای بیشتری را خلق خواهند کرد، بازار دزدان، راهگیران و اخاذان را گرم تر خواهند ساخت، وضعیت را مغشوش نگه داشته، به بدتر شدن روزگار مردم بینوا و بی دفاع ما خواهند افزود و سرانجام در برابر فشار و پول غربِ مدافع طالبان تسلیم خواهند شد.


در رابطه به مسأله وحدت سازمانی چه به موقع، در آستانۀ سالروز تأسیس ح.د.خ.ا. و به جواب حمایت امریکا از طالبان، وحدت خواهان حزب واحد توانستد کنگرۀ خویش را با طنطنۀ زایدالوصفی دایرکنند، با حزب دیگری وحدت نمایند و هم مؤسس جبهۀ گردند. آنان با ادعای که هسته تفکر مبارزه در راه ترقی، دموکراسی آزادی وعدالت اجتماعی با تنوع اندیشه ای وخصوصیت فراگیر مخالف اند، یعنی از وحدت با سازمانهای مشابِه دوری می گزینند، تاسیس و شرکت در جبهات را مردود می شمارند، در خفا از امریکا و تصمیمش مبنی بر حاکم ساختن طالبان و پاکستان بر سرنوشت افغانستان حمایت می نمایند. اگر نه چنین است، لطفاً بگویند که نسبت به طالبان کدام یکی از نیروهای شرکت کننده در جبهه یی که حزب متحد ملی عضویت دارد بدتر است؟ باید به صراحت بیان داشت که فقط و فقط وحدت ملی می تواند مانع تأمین سلطۀ تاریکترین نیروی قرون وسطایی؛ یعنی طالبان بر سرنوشت مردم ما گردد، که ایجاد همچو جبهات سنگپایۀ محکم آن می تواند باشد.


چه شایسته است که همه خانوادۀ بزرگ ح.د.خ.ا. به مناسبت چهل و هفتمین سالروز تأسیس آن حزب بزرگ کار در جهت تأمین و حدت را آغاز نمایند.


جاودان باد نام ح.د.خ.ا.!


پاینده باد کار نامه های عادلانۀ ح.د.خ.ا.!


حزب ما در خاطرۀ تاریخ کشور ما جاودان خواهد ماند!






31دسامبر2011

onsdag 7 december 2011

رفيق عزيز، همايون بسيم ! لحظاتي قبل خبر شدم كه مادر عزيز تان ، با شما ، اعضاي خانواده محترم تان ومجموع دوستان و نزديكان ، براي ابد وداع كرد و به ابديت ملحق شد. درحاليكه اين مصيبت وغم فراموش نشدني را بشما ومجموع خانواده ي داغديده ي تان، إز طرف خود،اعضاي فأميل و تعدادي از رفقاى سويدن وخانواده هاي شان، تسليت عرض نزوده وبا صدق واخلاص خود مان را در غم شما شريك. ميدانيم ، براي مادر جاوداني شده ايكه فرزند مبارزي بمانند خودت را تربيه وبجامعه تقديم كرده است،علوي درجات وأرامش ابدي خواهانيم. لطف كرده ومراتب غمشريكي رفقا در سويدن را به ساير اعضاي خانواده وسيله شويد . باتقديم طرود وهمدردي ي مجدد: جليل برشور وجمعي إز ياران در سويدن